شما که کمک بلد نیستید، لااقل دکان این جمعیت چند میلیونی را تخته نکنید!
مهدی نورمحمدزاده
نویسنده
اگر آنگونه که از برخی زمزمهها برمیآید فیلترینگ دائمی اینستاگرام عملی شود، به نظر میرسد یکی از پرحاشیهترین تصمیمات نظام در سالهای اخیر رقم خواهد خورد. فیلترینگ اینستاگرام منطق عقلانی ندارد، بنا بر دلایل متعدد، از جمله:
*اینستاگرام به مدد فراگیری گستردهاش، فرصت بینظیری برای رونق شفافیت و نظارت عمومی در جامعه است. انعکاس ضعفها و ناهنجاریهای مدیریتی و اجرایی در این رسانه، معمولا واکنش فوری مسئولان را در پی داشته است. تنبیه بدنی برخی دانشآموزان، تحقیر و توهین به ارباب رجوع، وعدههای انتخاباتی فراموش شده و حتی خطاهای سریالی گشت ارشاد از جمله مواردی هستند که در سالهای اخیر به مدد قدرت رسانهای اینستاگرام امکان طرح، رسیدگی و گاه اصلاح پیدا کردهاند. این ابزار نظارتی و کنترلی ارزشمند است، مخصوصا در جامعهای که رسانههای رسمی و شناسنامهدار معمولا برای در امان ماندن از اتهام سیاهنمایی، جرات و جسارت انتشار چنین اخباری را ندارند. این روند رو به رشد مطالبه و نظارت مردمی اتفاقی مبارک است که میتواند مسئولان و برنامهریزان اسلوموشن جامعه ما را در مسیر اصلاح و بازتعریف سیاستها و ساختارهای اجرایی وادار به حرکت کند!
*ماهیت غالب محتواهای پرمخاطب اینستاگرام در حوزه طنز، سرگرمی، مهارتهای زندگی، کسب و کار و نقادیهای جسورانه است. البته بخشی از محتوای اینستاگرام هم غیراخلاقی و ضدامنیتی است. اما این بخش اولا مخاطبان کمتری دارد، ثانیا رسانههای دیگر هم در این حوزهها فعال هستند و اینستاگرام نقش انحصاری ندارد که با فیلتر آن همه این اشکالات رفع شود!
حتی فرض سوءاستفاده از فضای رسانهای اینستاگرام هم توجیه منطقی برای عدم دسترسی به آن نیست! مگر از صداوسیما و روزنامههای دولتی سوءاستفاده نمیشود؟ مگر از مسئولیتها و بیتالمال امانت مردم، سوءاستفاده نمیشود؟! این چه منطقی است که بخاطر سوء استفاده عدهای قلیل از یک فرصت، امکان استفاده از آن به روی عدهای کثیر مسدود شود؟! فیلتر اینستاگرام صرفا فیلتر یک برنامه نیست، فیلتر جمعیت انبوهی است که در فقدان رسانههای شجاع و مردمی، به طنزها، نقدها و حتی تحلیلهای ساده و پیچیده و گاه آبکی این فضای رسانهای خو کردهاند. فیلتر اینستاگرام فیلتر جمعیت جوان و نواندیشی است که با هزار زحمت و تلاش کسب و کارهای مجازی و خلاقانه راه انداخته و بخشی از وظیفه حاکمیت در تامین اشتغال جوانان را به انجام رسانده است!
حضرات! شما که کمک بلد نیستید، لااقل دکان این جمعیت چند میلیونی را تخته نکنید!
فیلتر اینستاگرام خطرناک است، چون معنایی جز فیلتر هزاران کسب و کار جدید و افزونی مشکلات اقتصادی و بالاتر از همه اینها بیاعتنایی به رای و نظر اکثریت ندارد! همان اکثریتی که مثل دختران آقای رئیسی با اینستاگرام زندگی، تفریح و خرید و فروش میکنند!
*رونق اینستاگرام علاوه بر جذابیتهای فنی و نرمافزاری، بخاطر نبود سانسور و ممیزی و اطمینان مردم (و لو نسبی) به حفظ حریم و اطلاعات شخصیشان در فضای این رسانه است. پیامرسان داخلی، حتی اگر از نظر فنی هم بتواند میلیونها کاربر را پشتیبانی کند و امنیت اطلاعات کاربران خود را حفظ کند، چه تضمینی برای عدم اعمال ممیزی و سانسور دارد؟! مگر میتواند در برابر سیاستهای اعلام شده مقامات امنیتی و قضایی مقاومت کند؟! توصیه مردم به جایگزینی اینستاگرام با روبیکا یا هر تحفه دیگر شبیه جوک است، وقتی همه میدانیم بیش از نصف محتوای فعلی اینستاگرام در فضای روبیکا قابل دسترس نخواهد بود و پیام آشنای «با استناد به قانون جرایم رایانهای، دسترسی به محتوای موردنظر امکان پذیر نمیباشد»، رونقی دوباره خواهد گرفت!
* اینستاگرام مهم است نه بخاطر شاهکار و بینقص بودن نرمافزارش، بلکه فقط بخاطر اینکه چهل میلیون ایرانی عضو آن هستند. این یعنی یک رسانه فراگیر و کاملا مردمی! مگر صدا و سیمای ما چند میلیون مخاطب دارد؟! سایتها و روزنامههای ما چطور؟! عدهای از همین فراگیری و مخاطب انبوه اینستاگرام نگرانند، آنها میخواهند این اجتماع چهل میلیونی را متفرق کنند، چون میترسند که این فراگیری و ارتباطات گسترده باعث شکلگیری «کلونی» شود. کلونی یعنی جمعیت زنبور عسل داخل کندو که همه باهم هماهنگ هستند و تصمیم جمعیشان حتی بالاتر از اراده ملکه است، جمعیتی که یک هدف واحد را دنبال میکنند؛ تولید عسل و بقای کندو! آخر کجای این ترسناک است؟!
*به نظر میرسد مهمترین استدلال طراحان فیلتر اینستاگرام، نه دلایل فرهنگی و اجتماعی و حتی اخلاقی، بلکه دلایل سیاسی و امنیتی است. فیلتر موقت برخی رسانهها در ایام بحران و التهاب جامعه، شاید قابل توجیه باشد، اما فیلتر رسانهها در شرایط عادی، ماهیت سیاسی پیدا میکند و توجیه امنیتی نخواهد داشت.
فضای رسانههای مجازی برخلاف رسانههای رسمی ما، دو طرفه و حتی چند طرفه است و همین عامل جذابیت آن است. نقل روایتها و تحلیلهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی متفاوت (علیرغم وجود آفتهایی از قبیل دروغبافی و سطحینگری)، در مجموع آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم را ارتقا داده است و باعث تشکیک در بسیاری از فرضها و آموزههای تک بعدی و تثبیت شده سالهای گذشته شده است. برایم بسیار جالب بود که یکی از دوستان حزب اللهی که تاچندی پیش سیر تا پیاز انقلاب و نظام را منطبق بر وحی و آموزههای اخلاقی آن میدانست، پس از تماشای مصاحبه دهباشی با عباس امیرانتظام و شنیدن خاطرات تلخ زندانش، از خود بیخود شده بود و آدرس اینستاگرام زندانیان سیاسی بعد انقلاب را از من میخواست!
*علاوه بر دلایل تحلیلی، بر حسب تجربههای آماری نیز سیاست مقابله با اینستاگرام اشتباه و محکوم به شکست است. فیلترینگ اینستاگرام محکوم به شکست است به همان دلایلی که تحریم موسیقی، مقابله با ویدیو و ماهواره، محدودیت سرعت اینترنت، تحریم مکالمه تصویری، منع ورود زنان به استادیوم و لغو سریالی کنسرتها محکوم به شکست بود!
حالا گیرم چند صباحی با ابزار قانون، فیلتر هم کردیم، برای رواج قانونشکنی و استفاده از فیلترشکنها و صدها مفسده ریز و درشت آن که اولین آن بیاعتباری قانون در متن جامعه است، چه باید کرد؟! با اینترنت ماهوارههای استارلینک جناب ایلان ماسک چه خواهیم کرد؟!