قاسم محبعلی کارشناس بین الملل در گفتگو با مستقل:
باید راهی دیپلماتیک پیدا کنیم تا مردم از شر گرفتاریهای معیشتی رها شوند
محبعلی میگوید: همانطور که در سال 92 نظام تصمیم به نرمش قهرمانانه گرفت، اکنون هم باید در تصمیمگیری و کنشهای دیپلماتیک راهی را پیدا کنیم تا مردم از شر گرفتاریهای سخت معیشتی رها شوند.
پالسهایی که از نظام بینالملل میرسد، یک پیام مشخص دارد. «توافق هستهای در دورترین حالت ممکن خود قرار دارد» این حالت نه فقط برای ایران، بلکه برای نظام بینالملل هم نگرانکننده است. چرا که تداوم بلاتکلیفی این پرونده بهمعنی ادامه تنازعهای هستهای و همچنین ماندگاری فضای تحریم برای ایران و فضای امنیتی برای آمریکا و همپیمانانش است. سوال این است؛ با وجود چراغسبزهایی که طرفین در ماه گذشته داشتند، چرا بهیکباره همه چیز به حالت اول برگشت تا شواهد نشان از «مغفول ماندن برجام» داشته باشد؟
قاسممحبعلی، دیپلمات اسبق و تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با «مستقل» با تاکید بر اینکه « دستگاه دیپلماسی ایران باید در تصمیمگیری و کنشهای دیپلماتیک راهی پیدا کند تا مردم از شر گرفتاریهای سخت معیشتی رها شوند.» درباره فضای فعلی مذاکرات به پرسشهای مطرح شده پاسخ میگوید:
تحرکات کدام طرف را میتوان در مسکوت ماندن توافق بیشتر سهیم دانست؟
نکته این است، ایران و آمریکا نگاه 100درصد تجادلی بههم دارند و باید گفت، دقیقا این موضوع مانعی بلند برای رسیدن به تصمیم مشترک است. شرایط بهگونهای است که هم کاخسفید بنایی برای عقبنشستن از مواضع خود ندارد و هم از تهران پالسهای منفی ارسال میشود. این گره کور زمانی باز میشود که ایران و آمریکا در مذاکرات هستهای، مباحث مربوط به نزاع چهل و چندساله را فراموش کنند و فقط درباره پرونده مربوط به فعالیتهای هستهای بحث کنند و چانه بزنند. در غیر اینصورت بازگشت به برجام امری محال است.
این ذهنیت که کاخسفید برای جدیت در مذاکره منتظر برگزاری انتخابات کنگره است را چطور تحلیل میکنید؟
اینکه آمریکا بعد از انتخابات کنگره تغییر موضع خواهد داد، اساسا ذهنیتی غلط و دور از واقعیتهای جامعه این کشور است. یعنی مباحث مربوط به سیاستخارجی در مباحث انتخاباتی مردم آمریکا اولویت هفتم یا هشتم است و بههمین دلیل اینکه دولت فدرال در بحث هستهای یا سایر مباحث مربوط به دیپلماسی چه روشی داشته باشد و چه نتیجهای بگیرد، نمیتواند در تصمیم رایدهندههای آمریکایی نقشی قابلتوجه داشته باشد.
ایران در این بین چه شرایطی دارد؟
نکتهای که واضح و غیرقابلانکار است، چیزی جز این نیست که ایران شدیدا به برجام نیاز دارد. یعنی تنگناهای اقتصادی که مردم را بهمعنای واقعی گرفتار کرده است، برای تصمیمگیران سیستم چارهای جز این نگذاشته است که از طریق برجام فضا را برای گرهگشایی از مشکلات مردم فراهم کنند. بههمین دلیل گمان میکنم، بهمانند دورهای که قطعنامه 598 را قبول کردیم اینبار هم با نرمشی قهرمانانه با هدف توافق دور میز مذاکرات هستهای بنشینند.
البته دستگاه دیپلماسی ایران همچنان تضمین آمریکا و پایان مناقشه در بحث پادمان را شرطهای اصلی توافق مطرح میکند.
بههمین دلیل اصرار داشتم از واژه نرمشقهرمانانه استفاده کنم. ببینید! اینکه مطالبات ما بهحق است، یک بحثی است و اینکه با چه وضعیتی در چه وضعیتی قرار داریم، یک بحث دیگر. ایران در چند سال اخیر تحت شدیدترین تحریمهای ظالمانه قرار داشت که باعث شده، کار از دست همه خارج شود. تداوم این شرایط نه برای ایران، بلکه برای هیچکشور دیگری قابل تحمل نیست. بههمین دلیل همانطور که در سال 92 نظام تصمیم به نرمش قهرمانانه گرفت، اکنون هم باید در تصمیمگیری و کنشهای دیپلماتیک راهی را پیدا کنیم تا مردم از شر گرفتاریهای سخت معیشتی رها شوند.