علیاصغر زرگر استاد روابط بینالملل در گفتگو با مستقل تاکید کرد؛
احتمال تعلیق مذاکرات با دولتهای اروپایی
زرگر میگوید: افکار عمومی در اروپا و برخی کشورهای دیگر که بر اساس انتخابات آزاد هستند تحتالشعاع مسائل داخلی ایران قرار گرفته است. بنابراین اینجاست که روی روابط خارجی ایران تاثیرگذار بوده است و اتحادیه اروپا طرحی را ارائه داده که مذاکرات را تعلیق کنند و مسکوت نگه دارند. البته این طرح به تصویب نرسید ولی در عین حال دولتهای اروپایی با توجه به اتفاقاتی که در ایران رخ داده و با توجه به تظاهراتی که از جانب ایرانیها در اروپا به وقوع پیوسته است نمیتوانند برخلاف افکار عمومی رفتار کنند.
سرویس سیاسی
ظاهرا تحولات یک ماه اخیر و اعتراضات داخلی بر سیاست خارجی کشور نیز تاثیر گذاشته است و خبری از مذاکرات و یا ارتباط با کشورهای غربی به گوش نمیرسد. از سوی دیگر خارج از ایران نیز افکار عمومی چندان به سمت رابطه با ایران حرکت نمیکند و گویا کشورهای غربی منتظر آرام شدن شرایط برای بازگشت به صحنه مذاکرات و یا ارائه سیگنالهای جدید هستند.
به جهت بررسی تاثیر تحولات سیاسی داخل کشور، بر مذاکرات خارجی گفتگو کردیم با دکتر علی اصغر زرگر استاد حقوق بینالملل که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
بنظر شما آیا تحولات یک ماه اخیر داخل ایران تاثیر منفی بر روابط خارجی و بخصوص مذاکرات هستهای داشته است؟
معمولا کشورهای اروپایی با توجه به اینکه عموما دولتهای رفاه هستند و در عین حال تحت تاثیر افکار عمومی قرار دارند، چون کشورهایی هستند که بر اساس انتخابات آزاد و احزابی که با هم رقابت کلی دارند و بر اساس رای مردم و افکار عمومی و سیاستهای مردمی و رفاهی سر کار آمدهاند، اجبارا باید افکار عمومی را در سیاست خارجی کشورشان در نظر بگیرند. در حال حاضر افکار عمومی در اروپا و برخی کشورهای دیگر که بر اساس انتخابات آزاد هستند تحتالشعاع مسائل داخلی ایران قرار گرفته است. بنابراین اینجاست که روی روابط خارجی ایران تاثیرگذار بوده است و اتحادیه اروپا طرحی را ارائه داده که مذاکرات را تعلیق کنند و مسکوت نگه دارند. البته این طرح به تصویب نرسید ولی در عین حال دولتهای اروپایی با توجه به اتفاقاتی که در ایران رخ داده و با توجه به تظاهراتی که از جانب ایرانیها در اروپا به وقوع پیوسته است نمیتوانند برخلاف افکار عمومی رفتار کنند. لذا مقداری تیرگی در روابطشان با ایران ایجاد شده است و این کشورها اصول کلی سیاستشان را کنار نمیگذارند و بصورت مقطعی ناچارند که در سیاست خارجیشان تجدید نظر کنند و رویکردهای خاصی را نسبت به ایران داشته باشند.
آیا غرب تسلیم افکار عمومی خود خواهد شد و تا زمان آرامی و بازگشت وجهه ایران در جهان مذاکرات متوقف میشود؟
افکار عمومی در کشورهای اروپایی، و همچنین نزدیک شدن ایران به بلوک شرق باعث شده که تا حدودی مسئلهی برجام در ابهام قرار بگیرد. ولی نظر من بر این است که این روند موقت خواهد بود چون مسئلهی هستهای ایران برای اروپایی و آمریکا همیشه مهم است و ایران نیز علاقه دارد مسئله را سامان دهد تا تحریمها لغو شود بخصوص در حوزه نفت و گاز گشایش صورت بگیرد. بنظر میرسد در اواخر سال مسیحی گشایشی حاصل نشود اما با فروکش کردن مسائل داخلی ایران و فروکش کردن اخبار این حوزه، در اروپا مذاکرات به جریان خواهد افتاد اما اینجا بستگی به دیپلماسی ایران دارد و بستگی دارد که ایران مسائل داخلی را چگونه حل کند اگرچه جامعهی ایران حزب و سندیکایی برای گفتگو با حکومت ندارد که تا کجا میتوانند با هم به توافق برسند لذا این هم یک موضوع است که در کوتاه مدت بنظر نمیآید کاملا حل شود. اما بنظر میرسد به زودی اوضاع به حالت عادی در بیاید و در آن طرف هم بنظر میرسد افکار عمومی بعد از مدتی اجازه میدهد که دولتها مذاکره کنند.
آیا فکر میکنید ایران ناچار خواهد شد برای بهبود وضعیت روابط خارجی برخی گشایشها را در داخل انجام دهد؟
توقف مذاکرات البته ضربهای به سیاست خارجی ایران بوده است و تاثیر بسیار منفی در وجهه ایران در میان کشور های خارجی داشته است خصوصا در کشورهای اروپایی و این هم علتهایی دارد، چون ایران نه آنقدر وابسته به غرب است که از نظر اقتصادی محتاج باشد و نه غرب آنقدر به منابع انرژی ایران وابسته است؛ لذا این موضوع باعث شده هرگونه مشکلی در مسائل داخلی ایران و روابط خارجی آن تاثیری بیش از آنچه باید داشته باشد، در روابط ایران و غرب دارد و ما با یک کاهش وابستگی متقابل با اروپا و آمریکا رو به رو هستیم و این مسئلهای است که روابط خارجی ما را آسیب پذیر کرده است.
با این وجود ایران روی گرایش به شرق حساب کرده است که در یک ماه اخیر هیچگونه تلاش و یا تمایلی به مذاکرات با غرب نشان نداده است؟ مسئلهی وابستگی به شرق تا چه حد جدیست؟
این هم یکی از همان مسائلی است که منعکس کنندهی گرایش غرب نسبت به ایران است که معتقد هستند این گرایش به شرق از سوی ایران مورد پسند آمریکا نیست که ایران وابستگی تمام به روسیه و چین و کشورهای شرقی داشته باشد. اما در عین حال تا حالا ایران توانسته تحریمها را دور بزند و با وابستگی به شرق این کار صورت گرفته است که بصورت غیرمستقیم از تغییر مسیر کشتیها تا تغییر در بارنامهها نفت خود را به شرق آسیا رسانده است و پول آن را هم به اشکال مختلف دریافت کند.
اینکه در آینده چه خواهد شد بستگی به این دارد که قراردادهای پیش رو با چینیها در قالب قراردادهای کلی چگونه منعقد شود و اولویتها و نیازهای داخلی ایران مدنظر خواهد بود یا خیر و این مسائل به مسئولین عالی رتبه مربوط است که منافع کشور را در قراردادهای جهانی چگونه در نظر میگیرند. اما از نظر تامین احتیاجات ایران، وابستگی به شرق باعث شده است وابستگی به غرب کم شود. گاهی اوقات نیز برخی مسئولین به تصوراتی در مورد شرق رسیدهاند مثل مسئولین وزارت خارجه که یکی از آنها گفته بود قرارداد با شانگهای و دیگر قراردادها با شرق باعث شده است از برجام بینیاز شویم. ما برای عدم وابستگی به کشورهای مختلف باید با تمام کشورها در ارتباط باشیم و یک تعامل دارای موازنه با همه کشورها داشته باشیم. در این شرایط ایران میتواند استقلال سیاسی و اقتصادی خود را داشته باشد و با توجه به بهرهگیری از منابع دنیا هم آرامش داخلی را حفظ کند و هم به توسعه مورد نیاز خود دست یابد.