جنس زنانه!
مهدی نورمحمدزاده
نویسنده
الکسیویچ در کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد»، خاطرات مستند زنان شوروی از جنگ جهانی دوم را روایت کرده است. محتوای حسبرانگیز روایتها هرچند تاثیرپذیری روحیات لطیف زنانه از خشونت جنگ را هم نشان میدهد، اما به درستی بر این نکته تاکید میکند که جنگ ذات زنانه ندارد و بلکه دفاع است که چهره زنانه دارد!
هجوم، حمله، جنگ و حتی تعرض فعلی مردانه است، زنان به اقتضای طبیعت خود همیشه در جایگاه دفاع، مقاومت و حفظ حریمها تلاش کردهاند. دقیقا به همین دلیل در ارتشهای مهاجم و جنگطلب تاریخ، زنان حضور جدی ندارند، اما در صف مدافعان شهرها و ارتشهای آزادیبخش همیشه حاضرند. نقش پررنگ زنان در جنگ تحمیلی و قیاس آن با ارتش عراق، گویای این واقعیت تاریخی است.
اعتراضات اخیر هم ذات زنانه دارد. هم گشت ارشاد مهاجم به حریم زنانگی جامعه ایران امروز بوده و هست، هم نمود و ظهور اعتراضات یعنی برداشتن حجاب و طرح شعار «زن، زندگی، آزادی» روح زنانه دارد و هم درست یا غلط یک زن به عنوان قربانی و جرقه اولیه این بحران شناخته میشود. چه بخواهیم و چه نخواهیم اذهان بشری متاثر از هنر و ادبیات جهانی جنبشهای زنانه را مترادف دفاع، آزادی و زندگی میداند، پس هر نوع تقابل و سرکوب آنها به طور طبیعی معنایی جز هجوم، خشونت و مرگ نخواهد یافت.
برخلاف نظر برخی جریانهای رسانهای که با لحن تحقیرآمیز حمایت سیاستمداران خارجی و سلبریتیهای جهان از معترضان را نشانه ساختارشکنی مطالبات آنها میدانند و همه چیز را از عینک سیاست میبینند، همراهی و حمایت جهانی از اعتراضات ایران صرفا متاثر از سیاست و رسانههای معاند نیست. ترادف ذاتی زنان و مطالبات آنها با مفاهیم اخلاق، هنر و ادبیات ریشه در ناخودآگاه جمعی بشریت دارد و اغلب انسانها ولو متاثر از شیطنتهای رسانهای، خودشان را مفتخر به این همراهی و حمایت میدانند. همانطور که ما با افتخار خودمان را مدافع حقوق سیاهپوستان گرفتار تبعیض نژادی میدانیم!
جنبش زنانه ذاتا نمیتواند جنگطلب و برانداز باشد، اما به شدت مقاوم، مانا و اصلاحگر تدریجی است. شاید تبعات سیاسی و امنیتی بحران جاری قابل رفع باشد، اما با جلب انبوه حمایتهای جهانی، تولید گفتمان و خلق آثار فرهنگی و هنری گسترده، مطالبات زنانه معترضان ایرانی به تدریج در لایههای زیرین فرهنگ و اجتماع رسوخ کرده و اتفاقات جدید رقم خواهد زد. دقیقا از همان روزها که فیلم خشونت بیجای برخی ماموران نسبت به زنان منتشر شد و متاسفانه هیچ پیگرد قانونی هم شامل آن نشد، شعله اعتراضات بالا رفت و موج حمایتها آغاز شد. برخورد چکشی و بیتدبیری در مواجهه با اعتراضات زنانه، دامنه این بحران را گسترده و مانا خواهد کرد، چرا که تقابل سخت و آهنین با زنان که ذاتا «مدافع و خشونت گریز»اند، یعنی امضا زدن پای سند تهاجم و خشونت خود!
حالا بیخیال مسئولان نظامی و امنیتی که از ظرافتهای فرهنگ و هنر دور بوده و هستند، چرا عالمان دین و اهالی تاریخ در رمز و راز رفتار محترمانه امام علی با عایشه باغی در پایان جنگ جمل فکر نمیکنند؟!