کد خبر : 106547 |

این که با مردم تماس بگیرید و تهدید کنید که حرف نزنند، مشکل کشور را حل نمی‌کند

این کاری که تماس بگیرند و تهدید کنند که بخش‌های فرهیخته کشور حرف نزنند، مشکل کشور را حل نمی‌کند؛ اتفاقاً تبدیل می‌شود به چیزی که آن‌ها دیگر نمی‌توانند از آن فرار کنند.

به گزارش مستقل آنلاین یک استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: این کاری که تماس بگیرند و تهدید کنند که بخش‌های فرهیخته کشور حرف نزنند، مشکل کشور را حل نمی‌کند؛ اتفاقاً تبدیل می‌شود به چیزی که آن‌ها دیگر نمی‌توانند از آن فرار کنند.

 

مشروح گفت‌وگو با آیت‌الله سید محمدعلی ایازی را در ادامه می‌خوانید:

نقش نخبگان در بیان منطقی مطالبات مردم و خطرات خلأ وجود آن‌ها چیست؟

هر حرکت اجتماعی - انتقادی مسلماً باید اتاق فکر و اندیشه داشته باشد و تیمی که آن را به مقام اجرا و عمل برساند. وقتی یک ساختمان هم ساخته می‌شود اگر نقشه نداشته باشد بنا و کارگر هم نمی‌توانند به‌درستی آن کار را انجام بدهند. همیشه بخش اندیشمند و فرهیخته جامعه چنین نقشی را دارند که می‌توانند در عین‌حالی که راهنمایی کننده و اندیشه‌ورز آنجا باشند، گاهی جلوی آسیب‌ها و آفت‌های یک حرکت انتقادی را بگیرند.

اگر شعارهایی که داده می‌شود بی‌معنا و یا شعارهایی باشد که اولویت نیست و یا جامعه را تبدیل به دسته‌بندی و قشربندی نزاع و اختلاف کند، قهرا آن حرکت انتقادی نمی‌تواند دوام پیدا کند و اصلاح شود. پس فرهیختگان ما می‌توانند دو نقش داشته باشند، یکی اینکه نوع مطالبات و خواسته‌ها را یک شکل علمی و منطقی ببخشند و دوم اینکه اگر حرکت‌هایی شکل انحرافی پیدا کرد آن را اصلاح کنند.

 

 

همیشه سرمایه ­های اجتماعی سرکوب و ناچار به مهاجرت شده اند

اگر اندیشمندان، اساتید، علما و نخبگان در جامعه نباشند، به‌ویژه در بحران‌ها، چه کسانی جای آن‌ها را می‌گیرند؟

متأسفانه گاهی ممکن است تبدیل به خشونت‌های کور و آفت‌های بزرگ و خرابی شود و از سوی دیگر یک حالت یأس و سردرگمی اتفاق بیفتد. ما بعد از انقلاب دو مشکل اساسی داشته‌ایم که برای کارکرد درست فرهیختگان ما مسأله شد. ما در ایران متأسفانه حزب قوی و کارآمد نداریم و همیشه با احزاب به شکل امنیتی برخورد شده است. بخشی از رفتارهایی که بعد از انقلاب اتفاق افتاده و تبدیل به خشونت و جریان‌های انحرافی شده، در غیاب احزاب کارآمد، شناخته شده و تعریف شده بوده است. همیشه سرمایه ­های اجتماعی سرکوب و ناچار به مهاجرت شده اند.

متأسفانه ما چنین وضعیتی از اعتدال و اعتنا به نیروهای کارامد و فرهیخته را نداشته‌ایم. کشورهایی که سال‌های سال به احزاب بها می‌دهند، در امنیت بیشتری هستند، مشکلات را راحت‌تر حل می‌کنند و نظام قانون‌گذاری آن‌ها کارآمد و قوی‌ هستند. وقتی‌که احزاب قوی وجود داشته باشند، نیروهای قوی‌تری را به مجلس می‌فرستند و نظام قانون‌گذاری قوی‌تر خواهد شد. الآن یکی از مشکلاتی که ما در مجالس مختلف داشته و داریم، متأسفانه فقدان افراد متخصص و کارامد و مستقل است.

در بطن قانون‌هایی که این سال‌ها تدوین شده‌اند تناقض‌های خیلی جدی وجود دارد که به دلیل فقدان احزاب قوی و کارآمد شکل گرفته است. کارکرد احزاب این است که می‌تواند کادری را تربیت و افراد متخصص را شناسایی کنند و به مجلس بفرستند و آن‌ها وظایف مهم تقنینی و دفاع حقوقی را در مجلس انجام بدهند. چون معمولاً قشر فرهیخته اجتماعی و سیاسی در احزاب فعالیت می‌کنند.

بخش دومی که مؤثر هستند و می‌تواند کمک کند، خود نیروهای مستقل و شخصیت­های فرهیخته است؛ یعنی جدای از احزاب، سرمایه‌های اجتماعی جامعه که از بخش دانشگاهی و دانشمندان دینی هستند. هر دو گروه این‌ها می‌توانند مستقل باشند و باید هم مستقل باشند. متأسفانه یکی از اتفاقاتی که بعد از جمهوری اسلامی بر سر مردم آمد این است که همیشه این بخش سرکوب شده‌اند؛ وقتی سرکوب می‌شوند عملاً نمی‌توانند نقش خودشان را به‌خوبی ایفا کنند، امروز اساتید دانشگاه­های مورد تهدید هستند. در حوزه های علمیه وضع بهتر از دانشگاه نیست. بازار تملق و دورویی رواج دارد و همین آسیب‌هایی که شما امروز در کف خیابان‌ها می‌بینید شعارهای بعضا خیلی غلیظ و حتی زشت زده می‌شود که می‌تواند کار را خیلی خراب و آسیب‌پذیر کند.

این قضیه بر اثر غیاب شخصیت‌های فرهیخته‌ای است که می‌توانند هم از جریان انتقادی دفاع کنند و هم یک نقش هدایتی داشته باشند. چون آن‌ها نمی‌توانند خوب حرف بزنند خوب حرف زدن وقتی است که شرایط نقد فراهم باشد. وقتی می­ توانند از امنیت کشور دفاع کنند که حکومت نقد و مخالفت آنان را به رسمیت بشناسد. اما وقتی نتوانستند دفاع کنند، قهرا تأثیری هم نمی‌توانند در بخش دوم داشته باشند.

بسیاری از تحلیلگران معتقدند که عدم وجود شخصیت‌ها و گروه‌های میانجی باعث رادیکال شدن فضای اجتماعی و همچنین عدم بیان صحیح مطالبات مردم می‌شود. به نظر شما راه برون‌رفت از این فضا چیست؟

البته این راه حرکت خودش را ادامه می‌دهد و به لحاظ اجتماعی ما می‌دانیم که در آینده عملاً دو بخش مهم نقش‌آفرین خواهند شد. زنان امروز چنین حرکتی را شروع کرده‌اند، اما من به نقش طلاب و روحانیون جوان و نواندیش هم امیدوار هستم که همین نقش را ایفا کنند و بتوانند به سمت یک حرکت اصلاحی انتقادی از وضعیت موجود بروند؛ هرچند که ممکن است این راه پر فراز و نشیب و طولانی باشد.

 

کاری که به اسم دین و ارشاد می‌شود، از سوی بخشی از روحانیون مورد قبول و پذیرش قرار نگرفته است

یعنی می‌توانند نقش میانجی‌گری هم داشته باشند؟

بله؛ در صورتی که حضور منطقی و انتقادی داشته باشند، مثلاً در قصه فوت خانم امینی، با اینکه او مطالبه دیگری داشت، شما می‌بینید که بخشی از علما، مراجع و روحانیون اعتراض کردند؛ یعنی دفاع کردند و گفتند این چه شیوه‌ای است که شما می‌خواهید با این مسأله حجاب برخورد کنید؟! یعنی نشان می‌دهد کاری که به اسم دین و ارشاد می‌شود، از سوی بخشی از روحانیون مورد قبول و پذیرش قرار نگرفته است؛ اجبار کردن و الزام کردن را قبول ندارند و می‌گویند این روش دین‌دار کردن جامعه نیست.

خود این نشان می‌دهد برخی کارهایی که به نام دین صورت می‌گیرد از نظر بخشی از اندیشمندان و محققین دینی قابل قبول نیستند. ولی از سوی دیگر یک نوع واقع‌گرایی هم به سمت این حرکت رخ خواهد داد و من فکر می‌کنم خواه‌ناخواه حکومت هم پی خواهد برد که اگر بخواهد جلوی خشونت‌ها را بگیرد حتماً باید یک نقش میانجی‌گری را به رسمیت بشناسد.

 

نظر شما در مورد میزگردهایی که اخیراً صداوسیما تحت عنوان برنامه «شیوه» می‌کند چیست؟ آیا این کافی است یا خیر؟

اگر میزگردهایی باشد که به‌طور واقعی افراد متفاوت در اندیشه را دعوت کنند و واقعاً گفت‌وگو رخ بدهد، کار خوبی است و باید از آن استقبال کرد. زیرا گفت و گو کمک به نشان دادن راه­های برون رفت از مشکلات کشور می­کند. گفت و گو از خشونت می­کاهد و زمینه فهم متقابل را فراهم می­سازد.

اگر در قضیه بحرانی که به وجود آمده توصیه‌ای به مسئولین دارید، به‌ویژه کسانی که در خیابان با مردم مواجه هستند، و جوانانی که به خیابان‌ها می‌آیند، به‌عنوان حسن ختام می‌شنویم.

توصیه من به حکومت این است که در برابر انتقادهای بخش‌های فرهیخته جامعه استقبال کند و با دید امنیتی به آن نگاه نکنند. این کاری که تماس بگیرند و تهدید کنند که بخش‌های فرهیخته کشور حرف نزنند، مشکل کشور را حل نمی‌کند؛ اتفاقاً تبدیل می‌شود به چیزی که آن‌ها دیگر نمی‌توانند از آن فرار کنند. یعنی خشونت‌های مداوم و ناامنی‌های فراوان و گسترده. حکومت اگر می‌خواهد که مقداری تنش‌ها کاهش پیدا کند، باید به بخش‌های فرهیخته دانشگاهی و حوزوی فرصتی بدهد که نقدهای خودشان را داشته باشند تا بتوانند میانجی خوبی باشند برای بخش‌های معترض و کسانی که کف خیابان‌ها هستند.

عرض من به جوانان هم این است که وقتی دارند حرکت می‌کنند و پیش می‌روند، مواظب باشند کاری نکنند که یک رویارویی بین مردم و خودشان اتفاق بیفتد. چون اگر می‌خواهند هر حرکت اصلاحی اتفاق بیفتد، پایه اصلی خود مردم هستند، نباید تبدیل به یک ناامنی شود که مردم نتوانند با آن‌ها همراهی کنند./جماران