فرصتِ نیویورک
سیدقائم موسوی
تحلیلگر سیاسی
آقای رئیسی برای شرکت و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل راهی نیویورک شد. دو واقعهٔ پیش درآمد این سفر قادر بودند که سمت و سوی کارکردی این سفر را تحت الشعاع خود قرار دهند.
بالاخره بعد از حدود دو دهه ایران به صورت رسمی به عضویت پیمان شانگهای درآمده است. اینکه با تأسی به کمیت و کیفیت اعضا، این پیمان چقدر توانایی کمک به جمهوری اسلامی برای برون رفت از انزوای منطقهای- بینالمللی دارد، جایِ بحث جدی دارد.
با این وجود این عضویت اگر چه ممکن است به تعمیق وابستگی جمهوری اسلامی به شرق مددی برساند اما تا اندازهای از شناوری و ضربه پذیری بینالمللی به آن، میکاهد. در آستانهٔ سفر به نیویورک میتواند برگ برندهای برای رئیسی و هشداری به غرب جهت کاستن از فشارهای نامتعارف بر جمهوری اسلامی باشد. بدین معنا که فشار بیشتر به نزدیکی بیشتر به چین و روسیه منجر خواهد شد.
رخداد دیگری که میتواند حواشی بسیاری برای این سفر ایجاد کند و از رهاوردهای مثبت آن بکاهد، خروجیِ یک طرح بدسلیقه و زیانبار تحت عنوان گشت ارشاد است. آخرین دسته گل آن مرگ مهسا امینی است که واکنشهای متنوعی را برانگیخته است.
علیرغم غیرمفید و غیرکارکردی بودنِ این طرح، اصرار بر اجرای خسارتبار آن تأملات زیادی را موجب شده است. جای پرسش جدی است که طراحان و مجریان آن از عهدهی برآوردِ هزینههایش بر نمی آیند یا نگاهِ خاکریزی به آن دارند.
برای مورد دوم آقای رئیسی طی ارتباط تلفنی با خانواده امینی، هم تلاش کرد با ابراز همدردی از غم آنها بکاهد و هم با نفسِ تماس تلفنی از هجمههای افکار عمومی جهان کم کند و خود را آثار سوء آن تبرئه نماید.
گذشته از این موارد و با وجود این که آقای رئیسی برخلاف نگاهِ حداکثری داخلی منفعتی در ارتباط با آمریکا متصور نیست، همراهی مسئولان مذاکره کننده هستهای با وی در سفر اخیر، روزنههایی برای برونرفت از انسداد مذاکرات ایجاد کرده است.
این سفر فرصتی مجدد برای تزریق خون تازهای به کالبد رو به احتضار برجام است. آقای رئیسی اگر از درایت لازم برخوردار باشد میتواند با گام برداشتن در این وادی، جمهوری اسلامی را از مخمصهٔ فرسایشیِ بیسرانجامی برهاند بدون اینکه کسانی بتوانند در فرودگاه با کفش از او استقبال کنند. البته این ریسک بزرگ سوای نیاز به درایت، به مقدار زیادی جسارت هم محتاج است.