آیت الله طالقانی و رنج روشن اندیشی
شهسوار صادقی
روزنامهنگار
نوزدهم شهریور سالروز وفات روحانی روشناندیش، آیت الله طالقانی است که بیش از دو میلیون نفر در تشییع جنازه او شرکت کردند و نزدیک به همین تعداد در نماز جمعه به او اقتدا کردند و بیش از یک میلیون نفر وی را برای عضویت تدوین قانون اساسی انتخاب نمودند. عاش سعیدا و مات سعیدا
زندهیاد آیت الله سید محمود علایی طالقانی (زاده ۱۳ اسفند ۱۲۸۹– درگذشته ۱۹ شهریور ۱۳۵۸) روحانی شیعهی ایرانی، مفسر قرآن، نواندیش دینی، فعال سیاسی و اجتماعی در تقسیم جریانات فکری ایران معاصر، وابسته و دلبستهی گفتمان روشنفکری دینی ایران است که همواره بر محور مدارای اجتماعی، خردگرایی، معرفتاندوزی، آزادیخواهی، عدالتجویی، اصلاحطلبی و مردمسالاری حرکت میکرده است. اصولا روشنفکران دینی در مسیر روشناندیشی، آگاهی بخشی و اقامه عدل و اصلاح امور جامعه، رنجهای زیادی در قالب زندان و تبعید متحمل شدهاند و اما سهم مرحوم طالقانی از اینگونه رنجه بر اساس مدت زندان و تبعید در نقاط دوردست که مدتی هم در شهرستان بافت بود، بیشتر از دیگران است. در مورد تبعید ایشان در بافت خاطرهای در مجله «چشمانداز» از قول سرگرد کارگر و همسرش که در زمان تبعید آیت الله، فرمانده گروهان ژاندارمری شهرستان بافت بود و امضای وی که پای برگه معافی اینجانب است را خواندم که نقل و نتیجهگیری آن خالی از لطف نیست. در بیان این خاطره به نقل از سرگرد کارگر در مجله چشماندازآمده است:
«من و همسرم در بافت در پرتوی گرایشات مذهبی به آیت الله نزدیک شدیم و هرکاری از دستمان بر میآمد برای ایشان انجام میدادیم. وقتی متوجه شدم ساواک نامههای آقای طالقانی را از درون صندوق پُست کنترل و از ارسال آنها جلوگیری میکند، من در ملاقات پنهانی با آیت الله پیشنهاد کردم نامههایشان را ببرم و از کرمان پُست کنم. آیت الله موافقت کرد و من هر از گاهی بدون اینکه کسی متوجه شود این فرمان را برایشان میبردم تا اینکه ارتباطات ما با آیت الله از طریق منابع خبری ساواک به هنگ ژاندارمری کرمان گزارش شد. سرانجام مدت تبعید ایشان به سر آمد و آیت الله از بافت رفت ولی دوستیمان ادامه داشت تا این که انقلاب پیروز شد. پس از پیروزی انقلاب به واسطه سابقه فعالیتهای مذهبیام در ژاندارمری ماندم، ولی همسرم در موسسه خیریه «هاجر» در کنار [مرحومه] اعظم طالقانی دختر آیت الله مشغول خدمت شد.»
درباره طالقانی سخن زیاد است که در این مقال نمیگنجد اما همین بس که گفته شود او همیشه در مشکلات اجتماعی سمت مردم میایستاد و از حقوق ملت دفاع میکرد. طالقانی روشنفکر دینی بود و به رغم رنج پرشمار، اما همواره تا آخر با مردم بود و با صدای رسا، روحی لطیف، قلبی مهربان، زبانی حقگو، دستانی باسخاوت و نگاهی نافذ، به عنوان اولین خطیب جمعه تهران در قلبها ماندگار شد و در نوزدهم شهریور ۵۸ جان به جان آفرین تسلیم نمود.