نژادپرستی سیستماتیک
فرهاد قنبری
فعال رسانهای
«نادیده گرفتن» بدترین و خشن ترین نوع اعمال خشونت در حق دیگری است. نادیده گرفتن مرحلهای غیرانسانیتر از خشونت و درگیری فیزیکی و جدل است.
در جدل و خشونت کلامی طرفین دعوا «دیگری» را به عنوان سوژه انسانی به رسمیت میشناسند و سعی در اقناع و یا دفاع از خویش دارند اما در «نادیده گرفتن» یک طرف جدال اصلا طرف مقابل را در حد انسان نمیبیند که بخواهد با او وارد جدل شده یا سعی در اقناع او داشته باشد.
(هنگامی که زن و شوهری به مرحله «نادیده گرفتن» یکدیگر یا یکی در حق دیگری میرسند، یعنی از مرحله جدل و قانع کردن یکدیگر گذر کردهاند و دیگر بود و نبود یا خوب و بد طرف مقابل برایشان مهم نیست و این بدترین و زشتترین نوع اعمال خشونت در یک رابطه انسانی است)
«نادیده گرفتن» شکل جدید و امروزی نژادپرستی غربی است. امروز در جهان غرب دیگر نژادپرستی علنی و عریان در قالب تحقیر و تمسخر و خشونت فیزیکی به شدت کاهش پیدا کرده است و از استاد دانشگاه و مدیرشرکت تا کارمند عادی و ... به خاطر تبعات چنین رفتاری آن حاضر به اعمال آن نیستند اما شیوه جدیدی از نژادپرستی که میتوان آن را «نژادپرستی سیستماتیک» یا همان «نادیده گرفتن دیگری» نامید، به شدت رواج یافته است.
در این شکل خودبرتر بینی نژادی دیگر کسی به مهاجران ایرانی و خاورمیانهای، مسلمانان، اعراب و.. توهین مستقیمی نمیکند یا رفتار شنیع آشکاری انجام نمیدهد، اما در رفتار و گفتار و زندگی اجتماعی به گونهای رفتار میکند که انگار آنها اصلا وجود ندارند.
به عنوان مثال یک سفید پوست آمریکایی، اسکاندیناویایی، فرانسوی یا انگلیسی به ندرت با یک مهاجر خاورمیانهای (حتی اگر طرف ثروتمند و تحصیل کرده هم باشد) وارد رابطه نزدیک شده یا او را به عنوان همسر یا پارتنر پذیرفته و با او روابط خانوادگی صمیمی برقرار میکند.
فقط در یک صورت آنها را می ببینند و آن هم در شرایطی است که مزاحمتی برای آنها ایجاد کرده باشند.(کافیست یک ایرانی در استرالیا یا اروپا قتلی، دزدی و جنایتی انجام دهد تا در آن صورت همه انگشت اتهام را به سوی تمام مهاجرین خاورمیانهای دراز کنند)
در فیلم «ترس روح را میخورد » (محصول سال ۱۹۷۳) اثر «ورنر فاسبیدنر» آلمانی با چنین شکلی از نژادپرستی مواجه هستیم. فیلم روایت آشنایی و ازدواج پیرزن شصت ساله نظافتچی آلمانی با یک کارگر نسبتا جوان مراکشی است.
تنهایی و انزوای پیرزن از یک سو و تک افتادگی و بیپناهی کارگر عرب در سوی دیگر باعث نزدیکی و ازدواج آنها میشود. در این میان جامعه ساکت و بیآزار آلمان که حالا خطر نزدیک شدن «همسایه ناخواستنی» را احساس میکند، کم کم سکوت خود را شکسته و سایهِ سنگین خویش را بر زندگی او میگستراند. پیرزن آلمانی به علت ازدواج با یک عرب از سوی همسایگانش طرد میشود، همکارانش او را روسپی میخوانند و فرزندانش او را پس زده و روابطشان را با او قطع میکنند و حتی فروشندهی سرکوچه نیز از فروختن مواد غذایی به آن دو سر باز میزند.
در این فیلم جامعه آلمانی اذیت و آزار آشکاری در قبال جامعه عرب مقیم این کشور اعمال نمیکند، اما همین که سایه نزدیک «همسایه ناخواستنی» را احساس میکند به بدترین صورت واکنش نشان میدهد.
امروزه بسیاری از مسلمانان عرب و ایرانی و افغان و مهاجران آفریقایی و آسیایی در جوامع غرب با چنین شکل و شیوه نژادپرستی مواجه هستند. اکثر مهاجران یا باید با اقلیتهایی در شرایط مشابه خود وارد رابطه شده یا ارتباطات خود را به همان جمعهای کوچک هموطنان و هم نژادان مهاجر خود محدود کرده و به همان شرایط قانع باشند.
شورشها و خیزشهای خشونت بار و پر از نفرت حاشیه نشینان و مهاجران و مطرودان اجتماعی که به صورت ناگهانی در انگلیس و فرانسه و آمریکا و.. سربرآورده و همه چیز را در خود می سوزاند در اعتراض به همین نادیده گرفته شدن و به رسمیت نشناخته شدن توسط اکثریت جامعهای است که نژادپرستی و خودبرتربینی خود را پشت نقاب نزاکت و سکوت پنهان مینماید.
واکنش شبکه جهانی «بی بی سی فارسی» به مرگ ملکه انگلیس را ببینیم. در این رسانه مخاطب ایرانی که تا دیروز به اسم آزادی بیان حق داشت حتی از تجزیه کشورش و قبیلهگرایی دفاع کند و گذشته و تاریخ خود را به لجن بکشد و به هر مقام فعلی و گذشته خود رکیکترین ناسزاها را بگوید امروز باید صبح تا شب خبر مرگ ملکه را بشنود و حق هیچگونه اظهارنظری نداشته باشد. در نگاه حاکمان این رسانه حق آزادی بیان برای «همسایه دور از تمدن غربی» تا جایی است که در تکریم ارباب و خودزنی سخن گفته و موضعی علیه حاکمان انگلیس نداشته باشد.