تقوی حسینی فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با مستقل:
ماه عسل مدیران دولت تمام شده است
نقوی حسینی میگوید: ماه عسل مدیران دولت تمام شده و توانمندی و کارآمدی و یا ناتوانی و ناکارآمدی وزرا و مدیران آنها نیز ظاهر میشود و در نتیجه وزرای ناتوان و ناکارآمد را به لبه تیغ استیضاح میکشاند.
سرویس سیاسی
یکهفته پیش خبری منتشر شد به نقل از معاون پارلمانی رئیس جمهور که خبر میداد؛ مجلس قصد استیضاح ده وزیر را داشته و تمام این استیضاحها با صحبت و گفتگو حل شده است! سوال اینجاست که در این بین آیا مجلس دیگر در راس امور نیست و با دولت کنار آمده یا دولت در حال پنهان کردن بخشی از گفتگوها و مجادلات خود با مجلس است.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با حسین نقوی حسینی فعال سیاسی اصولگرا و نماینده سابق مجلس که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
از سوی معاون پارلمانی رئیس جمهور گفته شده؛ مجلس خواستار استیضاح ده نماینده مجلس بود اما با گفتگو این مسئله حل شد. بنظر شما چنین اتفاق عظیمی که حتی میتواند منجر به سقوط دولت شود با چه نوع گفتگویی قابل حل بوده است؟
تذکر به مسئولین اجرایی کشور، سوال از رئیس جمهور و وزرا، استیضاح رئیس جمهور و وزرا، تحقیق و تفحص از عملکرد دستگاهها ازجمله ابزارهای نظارتی مجلس و نمایندگان، بر دولت و وزرا است که در قانون اساسی آمده است. بنابراین هرگاه نمایندگان مجلس به این نتیجه برسند که رئیس جمهور یا برخی وزرا قادر به انجام وظایف و مسئولیتهای خود نیستند میتوانند از این ابزار نظارتی استفاده کنند. هر نماینده میتواند به رئیس جمهور یا وزرا تذکر دهد و ده نفر از نمایندگان میتوانند وزیر را استیضاح کنند. منتهی نباید از دولت انتظار معجزه داشت و یا مجلس نباید بر دولت تکلیف مالایطاق کند. همه بر شرایط کشور واقفند که دولت سال اول کار خود که سال بسیار سختی هم بود را پشت سر گذاشته، دولتی که واقعا ویرانهای را تحویل گرفته است. نه تنهادولت قبل کیسه خالی را تحویل دولت سیزدهم داده بلکه حجم زیادی از بدهیها برابر با چند صد هزار میلیارد تومان را روی دست دولت سیزدهم گذاشته است. از سوی دیگر در پایان دولت دوازدهم درهای دیپلماسی به روی کشور بسته شده بود و حتی ارتباط با همسایگان به هر دلیلی قطع یا ضعیف شده بود. تورم لجام گسیخته، آشفتگی بازار، تعطیلی تولید، فساد گسترده در دستگاهها و دهها مانع دیگر، درچنین شرایطی دولت جدید مستقر شد. از طرف دیگر مجلس سال دوم خود را شروع کرده بود و مردم به شدت به نمایندگان خود فشار میآوردند و انتظارات و مطالبات انباشته شده خود را میخواستند. مطالباتی که دولت دوازدهم در سال اول کار مجلس آنها را برآورده نکرده بود حالا نمایندگان انتظار داشتند بلافاصله با استقرار دولت آقای رئیسی برآورده شود. در چنین شرایطی طبیعی است که فشار نمایندگان بر وزرا مضاعف میشود و نمایندگان به ابزار نظارتی روی میآورند پاسخگوی مردم و موکلین خود باشند. مردم در حوزههای انتخابیه بر سر نمایندگان فریاد میزنند و انتظار برآوردن مطالبات خود را دارند و نماینده چارهای جز استفاده از ابزار نظارتی خود از جمله استیضاح ندارد. به همین جهت در سال اول کار دولت با حجم زیادی از تذکر، سوال و استیضاح وزرا از سوی نمایندگان مجلس بودیم.
در مقابل حوزه پارلمانی دولت، اعم از معاون پارلمانی رئیس جمهور و معاونین پارلمانی وزرا و نمایندگان پارلمانی دستگاهها با برگزاری نشست و گفتگو و پیگیری مطالبات، نمایندگان تلاش کردند استیضاحی صورت نگیرد و در نتیجه هیچ استیضاحی به صحن علنی مجلس نیامد. ولی سوال و تذکر به طور مکرر مطرح شد و برخی وزرا کارت زرد گرفتند.
نتیجه اینکه تذکر و یا طرح سوال و استیضاح به معنای مقابله مجلس با دولت نیست.
بنظر شما تضاد دولت و مجلس در شرایط فعلی تا چه حد عمیق است؟ آیا میتوان ادعا کرد مجلس و دولت تضاد دارند؟
همانگونه که اشاره شد تذکر، طرح سوال یا استیضاح وزرا به معنای تضاد دولت و مجلس نیست بلکه اتفاقا همینکه بعد از طرح سوال و استیضاح، موضوع با نشست و تعامل حل و فصل میشود یعنی اینکه مجلس حامی و پشتیبان دولت است.
نمایندگان مجلس با درک درست از شرایط کشور و وضعیت اقتصادی دولت و اینکه شاهد تلاش شبانهروزی دولت برای رفع مشکلات هستند با دولت مدارا میکنند. اگرچه این مدارا و هماهنگی و حمایت نباید مانع دیدن ضعفها و اشکالات باشد چرا که در برخی دستگاهها ضعف و ناتوانی مدیریت کلان، بیتجربگی و نپختگی، ناآشنایی با حوزه ماموریت و بیانگیزگی و روزمرگی مدیران مشهود است و مجلس و نمایندگان به عنوان وکیل ملت نباید سکوت کنند و بیتفاوت از آن بگذرند و اگر درچنین حالتی مجلس ورود پیدا کند به وظیفه خود عمل کرده است.
انجام وظیفه قانونی مجلس به معنای تضاد مجلس و دولت نیست.
احتمال استیضاح وزرا در یکسال آخر مجلس تا چه حد وجود دارد؟ آیا مجلس باز هم کنار وزرای دولت رئیسی خواهد ایستاد؟
سال کاری جدید مجلس سومین سال کار مجلس است و هم برای دولت و هم برای مجلس سال سرنوشتسازی است و قطعا مطالبات و توقعات نمایندگان از دولت بیشتر میشود. نمایندگان در سطح خرد باید پاسخگوی مردم حوزه انتخابیه خود باشند و در سطح کلان هم باید به مطالبات ملی پاسخ بدهند و لذا انگیزه استفاده از ابزارهای نظارتی در نمایندگان افزایش مییابد و ما شاهد طرح سوالات و استیضاحهای بیشتری خواهیم بود.
هیئت دولت به تمام استانها سفر کرده، مصوباتی در این سفرها داشته، مردم انتظار تحقق آنها را دارند و از نمایندگانشان پیگیری میکنند.
از سوی دیگر دولت هم سال دوم کاری خود را شروع کرده و اگر کمکاری وجود داشته باشد نمیتواند توجیه کند و امسال کمتر از (بهانه) کمکاری دولت قبل میتواند استفاده کند. بگذریم از اینکه دولت روحانی در دوره دوم دولت خود هم کمکاریها را گردن دولت قبل میانداخت. بنابراین ماه عسل مدیران دولت هم تمام شده و توانمندی و کارآمدی و یا ناتوانی و ناکارآمدی وزرا و مدیران آنها نیز ظاهر میشود و در نتیجه وزرای ناتوان و ناکارآمد را به لبه تیغ استیضاح میکشاند.
با وجود چنین تعاملات و ارتباطاتی میان مجلس و دولت و تاثیر دولت بر نمایندگان آیا مجلس باز هم در راس امور است؟
مجلس و نمایندگان ملت همیشه بر لبه تیز شمشیر حرکت میکنند، چون از یک سو باید شرایط کشور را درک کنند، برای حل مشکلات مادری کنند، از دولت حمایت کنند و موانع را از سر راه خدمت دولت بردارند تا متهم به دخالت در امور اجرایی و ایجاد مانع و مشکل بر سر راه دولت نشوند. از سوی دیگر در مقابل مطالبات، انتظارات و مشکلات موکلان خود پاسخگو باشند. مردم در سطح ملی و منطقهای به مدیران ارشد دسترسی ندارند ولی به نماینده خود دسترسی دارند و از او مطالبه میکنند. آنها بین مجلس و دولت تفکیک قائل نمیشوند و اگر هم قائل شوند نمایندگان را ناظر بر دولت میدانند و انتظار دارند مجلس و نمایندگان با وزیر یا مدیر ناکارآمد برخورد کند. در چنین شرایطی اگر نمایندگان و مجلس از دولت حمایت کنند و با دولت همراه باشند میگویند مجلس در رأس امور نیست و اگر ورود پیدا کنند و از همه ابزارهای نظارتی خود استفاده کنند میگویند مجلس با دولت در تضاد است و متهم به دخالت در امور دولت و مشکلتراشی میشوند. بنابراین نمایندگان باید بسیار باهوش، خردمند، فعال، موثر، واقف به شرایط و زمانشناس باشند تا بتوانند بر لبه تیغ درست حرکت کنند.