لزوم تصحیح نگاه حکمرانان به زنان
کوروش الماسی
روزنامهنگار
انسانها و جوامع، پدیدههایی پویا هستند و صرفنظر از اینکه برخی صاحبمنصبان پیرامون امور گوناگون اجتماعی چه نظری داشته باشند، جامعه "مسیر طبیعی" خود را میپیماید. میان راهکارهای سیاسی و شرایط عینی انسانی و اجتماعی رابطهای علت و معلولی وجود دارد، به عبارتی راهکارهای سیاسی کارآمد، کمهزینه و پایدار با هر هدفی نباید مغایر خواست عمومی باشند. به دلایل گوناگون و شواهد بیشمار اجتماعی، نگاه برخی صاحبمنصبان به زنان، باید متحول و کاربردی شود. شهروندان و جامعه سال ۱۴۰۱ بسیار متفاوت از شهروندان و جامعه ۱۳۵۷ است. "مغایر خرد و منطق و ناکارآمد و پرهزینه خواهد بود، اگر تلاش شود نگاه دهه ۵۰ و ۶۰ به زنان دهه ۱۴۰۱ داشته باشیم".
بطور کلی دو دیدگاه نسبت به زنان وجود دارد: دیدگاهی(اقلیت) که معتقد است شرایط فعلی زنان مطلوب و باید تداوم داشته باشد و دیدگاهی (اکثریت) که معتقد است شرایط اجتماعی زنان نیازمند تحول و لاجرم بروز رسانیِ نگاه برخی صاحبمنصبان به زنان است.
به عنوان مثال، چرا برخی اذهان حامی مطلوب بودن شرایط زنان تلاش نمیکنند در همه امور اندیشهها و راهکارهای قرون پیشین را اعمال کنند. چرا نباید به جای ماشین با شتر تردد کرد؟ چرا نیروهای دفاعی نباید بجای تجهیزات پیشرفته (الکترونیکی) با شمشیر، نیزه، اسب، شتر و... از کشور دفاع کنند؟ چرا نباید بجای آپارتمانهای آنچنانی در چادر زندگی کرد؟ چرا نباید بجای سیستم آبرسانی با خطوط لوله، به کنار رودخانه رفت و با مشک، سطل یا ظروف دیگر آب به منزل بیاوریم؟ و ...
مطلوب یا مطلوب نبودن امری برآیند نتایج قابل سنجش و محاسبه است. حامیان مطلوب بودن شرایط فعلی زنان بیشتر بر برخی ارزشها و وقایع تاریخی و اعتقادی تاکید دارند. اما حامیان تحول شرایط اجتماعی زنان، بر انواع چالشهای گوناگون نامطلوب که زنان با آن روبرو هستند، اشاره دارند. به عنوان مثال، افزایش سن ازدواج، عدم تمایل به تشکیل خانواده، نپذیرفتن اخلاقیات و انتظارات سنتی، انواع ناهنجاریهای اجتماعی و ... در نسل جوان که همه این پدیدهها منجر به پدیده ازدواج سفید شده است که در تناقض آشکار با نگاه سنتی و اعتقادی به خانواده می باشد.
بسیار ضروری است تا حامیان مطلوب بودن شرایط اجتماعی زنان، واقعیات امروز جامعه (میدان) را مدنظر قرار دهند. چرا که شرایط عینی مثلاً زنان بیخانمان خیابانی، آمار بالای طلاق، اعتیاد زنان، تضعیف بیسابقه نهاد خانواده، کاهش بیسابقه تمایل به تشکیل خانوده میان جوانان و ... با انتظارات "برخی" صاحبمنصبان انتصابی و انتخابی بسیار مغایرت دارد. به عبارتی، شرایط میدان برخلاف اهداف و سیاستهای اعمال شده، مسیر متفاوتی را طی کرده است.
قوانین از هر نوعی تنها به منظور رفاه، آرامش و امنیت شهروندان ایجاد شدهاند. بنابر این، اعتبار همه قوانین اجتماعی و زمینی، مشروط به نظر شهروندان است. آرامش، رفاه و امنیت شهروندان حاکی از کاربردی بودن قوانین است و برعکس عدم آرامش، خشنودی و رضایت حاکی از غیرکاربردی بودن قوانین است. به گواه سرتاسر تاریخ جوامع بشری، قوانینی که نتوانند برای انسانها آرامش، آسایش، رفاه و امنیت ایجاد کنند، بنابر یک قاعده آسمانی، منطقی و کاربردی، به ضرورت محکوم به ناکارآمدی و ناپایداری خواهند بود. هر ذهن خلاقی (حامیان مطلوب بودن شرایط زنان) که مخالف این گفته است، تنها یک هفته بدون هیچ یک از دستاوردهای زیست مدنی به دامن طبیعت برود و در آنجا به ارزش، کاربردی بودن و ارزیابی اندیشهها و اعتقادات خود بپردازد.
شاید یکی از اصلیترین ریشههای برخی اختلاف دیدگاه میان شهروندان و مسئولین انتصابی و انتخابی، عدم بروز رسانی برخی اندیشهها یا عدم همراهی برخی صاحبمنصبان با پویایی طبیعی زیست اجتماعی باشد. همانگونه که میدانیم قوانین به منظور ساماندهی شرایط در مکان و زمان خاص تدوین میشوند. از آنجا که شرایط خاص زمان و مکان پیوسته در حال تغییر، تحول و تکامل است، بسیار ضروری و کاربردی است تا اندیشهها و قوانین نیز همراه با شرایط بروز رسانی شوند.
بزرگوارانی که شرایط کنونی زنان را مطلوب میپندارند، در تدوین نظر خود تا چه میزان از یافتههای روانشناختی، جامعه شناسی، روزانشناسی اجتماعی، ضروریات اجتماعی، الزامات روابط بین الملل، حقوق انسانی، مدنی و زمینی استفاده کردهاند؟
کمهزینه و کارآمدترین روش تغییر یا تاثیر بر رفتار انسانها، ایجاد فهم از طریق "آموزش" و "عملکرد الگوهای رفتاری و اخلاقی اجتماعی" (به ویژه صاحبمنصبان) و نه از طریق تدوین انواع قوانین و انتظارات غیرکاربردی است.
ساده، پایدار و کمهزینهترین راهکار حل و فصل انواع چالشهای اجتماعی و ملی، پیروی و تبعیت کارگزاران مدیریت کلان از نیازها، خواستهها، اهداف و تمایلات آحاد شهروندان است. چرا که، "وظیفه اخلاقی و کاربردی کارگزاران مدیریت کلان تحقق خواستهها، نیازها و تمایلات شهروندان و نه انتخاب تمایلات و خواستهها برای شهروندان است".
صرف نظر از اینکه برخی صاحبمنصبان با گرایشهای فکری خاص چه دیدگاهی نسبت به شرایط اجتماعی زنان و خانواده دارند؛ واقعیت عینی، بغرنج و پرچالش شرایط زنان که ناشی از نگاه غیرکاربردی برخی صاحبمنصبان به واقعیت عینی، ملموس، کاربردی و پویای زیست اجتماعی است، حاکی از نیاز مبرم به چارهاندیشی و تدبیر دیدگاههای کاربردی و بروز شده نسبت به زنان است.
تنها بستر کاربردی، پایدار و معتبر برای گزینش اولویتهای سیاسی، نیاز انسانها (شهروندان) میباشد. اولویتهای سیاسی مبتنی بر اهداف جناحی و فردی، به این دلیل ساده که انعکاس خواست عمومی نستند، غیرکاربردی و ناپایدار خواهند بود.