کیهان بر سر شاخه بُن میبرد!
حبیب رمضانخانی
فعال حوزه رسانه
حسین شریعتمداری، سردبیر کیهان، در واکنش به بیانیه جدید میرحسین موسوی، در روزنامه خود نوشته: اوایل دهه ۸۰ دو کارشناس برجسته امنیتی اعلام کردند میرحسین موسوی فراماسونر است... حرکت اخیر مهندس موسوی ماموریتی بوده است که به عنوان یک عضو تشکیلات مخوف فراماسونری بر عهده داشته است.
این اتهامزنی و موارد مشابه که این روزها از سوی مسئولین زیاد تکرار میشود، از جمله وابستگی محمد خاتمی به موسسه جورج سوروس و... بدون شک فراتر از بیآبرویی احتمالی برای طرف مقابل، باعث ایجاد یک نوع بیاعتمادی و حس ناکارآمدی در مردم نسبت به ساختار حاکمیت است. اینکه دشمن و عوامل آن چنان در تاروپود حاکمیت و ساختار رخنه کردهاند که عملا نه میتوان هیچ امیدی به نیروهای امنیتی و نظامی کشور داشت و نه اعتماد به بسیاری از مسئولان که ممکن است فردا روز آن ها هم مهره دشمن باشند!
در موردی مشابه، استاندار تهران اعلام میکند: برخی کافهها و رستورانها با اهدافی خاص در اطراف دانشگاهها شکل گرفتهاند؛ ارتباط آنها با ساختارهای بیگانه رصد شده و ساماندهی آنها به زودی اجرایی میشود! اذعان به این موضوع آیا خود نشان از ضعف مفرط موسسههای بیشمار مذهبی و فرهنگی در این ساختار نیست؟ اینکه از صدا و سیما با آن بودجه و شبکه تا اینهمه نهادهای مذهبی و فرهنگی نتوانسته در جذب جوان و نوجوان ایرانی توفیق یافته، ولی دشمن اینگونه توانسته نظرها را جذب و اینگونه کافه و اجتماعات آنها در فضای واقعی و مجازی را تحت نفوذ خود درآورد، جز ضعف ما و توانایی بالای دشمن، چه چیز دیگری استنباط میشود؟
یکی از توجیهات و پاسخهای مسئولان برای مشارکت ایران در مقابله با مخالفان بشار اسد، مقابله با داعشی اعلام شده که اگر به مرزهای ایران نزدیک میشدند، جان، مال و ناموس تمام ایرانیان را تصاحب میکردند!
همواره برای من جای سوال است که کشوری که از نظر نظامی و تجهیزات دفاعی، جزء قدرتهای برتر منطقه است، چگونه در حمله احتمالی داعش، نمیتوانست از خاک ایران محافظت کرده و ایران و ناموس مردم به دست این گروه تندرو میافتاد؟ آیا این تاکید بیش از اندازه، جز القای ضعف نیروهای نظامی و توان دفاعی کشور را به مردم منتقل میکند؟
از طرفی، به آقایانی که به جای دفاع منطقی و نقد و پاسخ اصولی حرف مخالف، شروع به انواع اتهامزنی میکنند، باید متذکر شد، چرا با وجود اذعان به این سطح از نفوذ دشمن و فهم بر این موضوع، متهمین را در دادگاه به سزای اعمال خیانت آمیزشان نمیرسانند؟ صداوسیما که برای یافتن یک مدرک و سند ناچیز برای مرتبط کردن به شخصیتهای مخالف، و بدنام کردن آنان نزد مخاطب به هر دری میزند، چرا این اسناد و پروندهها را تحویل نهادهای امنیتی نمیدهند و برای مردم شفافسازی نمیکنند تا مردم متوجه باشند چه خیانتکارهایی، به عنوان نمونه فقط ۱۶ سال در پست مدیریت دولت، بر مردم مسلط بوده و از آنها سوءاستفاده کردهاند؟
در آخر؛ اینگونه تاختن و اتهامزنیها، فارغ از هر نوع تشکیلات و جناح و جریان، بدون ارائه سند و رسیدگی در دادگاه صالحه، نوعی بیاعتمادی و بیاعتباری به مردم القا کرده و ادامه این شیوه مسلما فرد گوینده و اتهام زننده را بیش از متهمان احتمالی نزد مردم بیوجهه میکند و کلیت نهادهای امنیتی، نظامی و قضایی را نیز در چشم مخاطبان ضعیف و به اهمال و همدستی با متخلفان نمایان خواهد کرد و بس!