صباح زنگنه کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با مستقل:
مقتدی صدر به دنبال قدرت بیشتر است و با این حامیان میلیونی به قانون تمکین نمیکند
صباح زنگنه میگوید: مقتدی صدر و حامیانش دنبال قدرت یافتن و افزایش عرصهی اقتدار سیاسی در عراق هستند و با توجه به داشتن این جمعیت پیروان و هواداران بسیار معتقد در حد یک شخصیت مقدس، لذا از راه حلهای متعارف موجود هرگز تمکین نمیکنند.
امیرحسین جعفری
تصاویر تسخیر پارلمان عراق در منطقه سبز بغداد شوک تازهای بود که صحنهی سیاسی و اجتماعی این کشور آشوبزده را تحت تاثیر قرار داد. مقتدی صدر و هواداران او درواقع شمشیر را از رو بستهاند و درگیریهای جدیدی در راستای اداره عراق به وجود آمده است که مشخص نیست در پایان کدام طرف برنده باشد. از سوی دیگر برخی معتقدند بخش قابل توجهی از مطالبات و مشکل هواداران صدر، با حضور و اقدامات ایران در عراق است که پس از سقوط صدام گسترش یافت. اما شخص مقتدی صدر مشخصا چنین ادعایی را مطرح نکرده است و صرفا در میان هواداران او چنین نظراتی وجود دارد.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با صباح زنگنه نماینده مجلس اول و کارشناس روابط بین الملل که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
تحولات اخیر در عراق از جمله تسخیر پارلمان توسط هواداران مقتدی صدر را چگونه ارزیابی میکنید؟ مقتدی صدر بدنبال چیست؟
مقتدی صدر و حامیانش دنبال قدرت یافتن و افزایش عرصهی اقتدار سیاسی در عراق هستند و با توجه به داشتن این جمعیت پیروان و هواداران بسیار معتقد در حد یک شخصیت مقدس، لذا از راه حلهای متعارف موجود هرگز تمکین نمیکنند و راه حلی را دنبال میکنند که در درجه اول منافعشان را تامین کند و در نتیجه سایر راه حلها را منتفی میدانند.
مشکل مقتدی صدر تا چه حد ناشی از ساختار داخل عراق است و تا چه میزان احتمال درگیری و مشکل با ایران در این بین وجود دارد؟ آیا مقتدی صدر نسبت به نقش ایران در عراق معترض است؟
مقتدی صدر نسبت به ایران بماهوه ایران به عنوان یک کشور و دولت و یک نظام مشکلی ندارد. مقتدی صدر با نیروهای نزدیک به ایران و طرفدار ایران در عراق مشکل دارد و لذا بارها و بارها نیز تاکید کرده است که مشکلی با ایران ندارد و ایران در امور سیاسی عراق دخالت نکرده، اما نیروهایی که به ایران نزدیک هستند و در عراق فعالیت میکنند با آن ها مشکل دارد.
آیا مشکلات سیاسی فعلی در عراق با راهحلهای سیاسی به نتیجه خواهد رسید یا این کشور در آستانه یک آشوب جدیست؟
فعلا نیروها درگیر چالش با یکدیگر هستند و هر کدام از نیروها طرحی را که اجرا میکنند نیروی مقابل طرح ضد آن را به اجرا میگذارد، تا زمانیکه به یک راه حل مشترکی برسند. البته ناگفته نماند که این اختلافها خیلی برجسته شده در حالیکه شبیه همین اختلافها و شبیه تظاهراتی که در بغداد انجام میگیرد در کردستان عراق هم وجود دارد. حتی در میان بخش احزاب اهل سنت عراق هم اختلافهایی وجود دارد گرچه دولتهای منطقه شامل ترکیه، اردن، عربستان و امارات بر احزاب اهل سنت کنترل بیشتری دارند و آنها را از خروج از خطوط قرمز منع میکنند اما اختلاف سیاسی در آنجا هم وجود دارد. بنظر میآید آنچه باید مورد تاکید قرار بگیرد معرفی رئیس جمهور است. به لحاظ ترتیبات زمانی معرفی رئیس جمهور در درجه نخست باید صورت بگیرد و بعد از آن معرفی نخست وزیر انجام میشود.
حالا سوال این است که آیا مقتدی صدر به روشهای قانون اساسی میخواهد چالش خود را شکل دهد و اداره کند یا خارج از قانون اساسی؟ گرچه در قانون اساسی عراق تمام احزاب و گروهها به دو اصل معترضند، اما فعلا آن چه وجود دارد و به عنوان میثاق ملی تلقی میشود که میتواند راه حلهای مقبول و قانونی ارائه کند همین قانون اساسی موجود است و همین ساز و کارهای موجود که عبارت باشد از انتخابات و معرفی رئیس جمهور و نخست وزیر که باید در پارلمان شکل بگیرد. اگر هم در خروج نیروهای مقتدی صدر از پارلمان و خروج نیروها از صحن پارلمان بخواهد ادامه یابد به معنای عبور از قانون اساسی تلقی خواهد شد و آلترناتیو دیگری نیز وجود ندارد، تا پارلمان منحل شود و قانون انتخابات تصحیح شود و دولت موقت ماموریت یابد تا انتخابات مجدد برگزار کند. بنابراین بازگشت همهی راه حلهای مسالمت آمیز صرفا از طریق قانون اساسی و با خروج نیروهای مقتدی صدر از پارلمان صورت میگیرد اما آنها جایگزینهای دیگری دارند.
پارلمان اگر دوباره شکل بگیرد زمینهی انحلال پارلمان باید از دل همین پارلمان شکل بگیرد، سپس قانون انتخابات که مورد بحث احزاب در عراق است باید در همین پارلمان اصلاح شود، و دولت موقت نیز باید توسط همین پارلمان شکل بگیرد و آنگاه مقدمات انتخابات پیشاز موعد ایجاد شود.
بنظر شما اقدامات اخیر در عراق تا چه حد ملی و خواست مردم عراق بوده است و تا چه حد ناشی از تحرکات کشورهای خارجی در راستای دخالت در امور این کشور شکل گرفته است؟
نیروهای خارجی همواره متاسفانه در عراق تاثیر و حضور داشتهاند. از ساقط کردن دولت صدام تا شکل دادن قانون اساسی و انتخابات متعددی که شکل گرفت و تا سلطه بر درآمدهای نفتی و درآمدهای گمرکات و مرزها همگی در دست قدرتهای خارجی مانند آمریکاست. بنابراین همواره قدرتهای خارجی در عراق حضور و تاثیر داشتهاند و تاثیرات قدرتهای خارجی معمولا از طریق احزاب و جریانات سیاسی داخل عراق شکل گرفته است و آنها بازیگرهای درجه دوم هستند.
این نیروها بر احزاب سیاسی تاثیر میگذارند و آنها را هدایت میکنند اما هیچگاه بصورت علنی کار نمیکنند و در خفا اقدامات خود را انجام میدهند. لذا عراق نیازمند فضاییست که اراده مردم عراق را بصورت صادقانه و قابل اتکا و اعتماد بروز دهد. اما دخالتهای نیروهای خارجی اعم از دخالتهای سختافزاری یا نرمافزاری ادامه خواهد داشت.