کد خبر : 101321 |

در گفت و گو با سفیر پیشین ایران در آلمان و ژاپن مطرح شد؛

آیا برجام در مذاکرات وین تغییری کرده است؟

علی ماجدی سفیر پیشین ایران در آلمان و ژاپن در رابطه با مذاکرات وین و بحث متن توافق ارائه شده، گفت: حدس من این است که این متن احتمالا یک نقشه راه بازگشت به برجام است. نکته بعدی این است که تیم مذاکره‌کننده هیچ‌گونه اطلاعاتی، نه در سطح جزئیات و نه در سطح کلی، ارائه نمی‌کند.

به گزارش مستقل آنلاین؛ علی ماجدی سفیر پیشین ایران در آلمان و ژاپن در گفت‌‌وگو با «هم‌میهن» این گمانه‌زنی را مطرح کرده که متن پیشنهادی اتحادیه اروپا، نقشه‌راهی برای بازگشت به برجام است و بعید می‌داند که چیزی به برجام اولیه افزوده باشد. ماجدی معتقد است که موضوع پادمان و اصرار ایران به حل آن، سیاست درستی است اما لزوما ربطی به برجام ندارد و ایران می‌تواند این موضوع را جداگانه با آژانس حل کند.

 

به اعتقاد شما این دور از مذاکرات با دور‌های قبلی مذاکرات تفاوتی داشته یا خیر؟ پیش‌بینی شما از این دور از مذاکرات چیست؟

من هیچ‌گونه‌ اطلاعاتی از متن به‌دست آمده ندارم. بنابراین سوال این است که آیا این متن نقشه راه بازگشت به برجام و مسئولیت‌های ایران و آمریکا را ارائه کرده یا اینکه تغییراتی را هم در محتوای برجام صورت داده است. این متن در اختیار دیگران قرار نگرفته تا بتوان درباره‌اش تحلیل ارائه کرد. یک وقتی هست که می‌گوئیم آمریکا از برجام خارج شده و تحریم‌ها را به ایران تحمیل کرده و ایران هم در مقابلش اقداماتی انجام داده. حالا آیا این متنی که داریم این است که می‌خواهد بگوید چگونه باید به نقطه‌ای که برجام کنار گذاشته شد، بازگردیم؟ یا اینکه چیزی به برجام اولیه افزوده شده یا کم شده؟ من نمی‌توانم به این سوال پاسخ دهم. من فقط می‌توانم حدس بزنم و حدس من این است که این متن احتمالا یک نقشه راه بازگشت به برجام است. نکته بعدی این است که تیم مذاکره‌کننده هیچ‌گونه اطلاعاتی، نه در سطح جزئیات و نه در سطح کلی، ارائه نمی‌کند. ما هیچ اطلاعی از چگونگی مذاکرات نداریم. فقط سخنگوی سازمان انرژی هسته‌ای آقای کمالوندی گفته‌اند که مذاکرات پیشرفت داشته یا آقای اولیانوف نماینده روسیه لطف می‌کند و هرازگاهی توئیت می‌نویسد. بنابراین پاسخ این سوال که آیا مذاکرات به نتیجه می‌رسد یا خیر، فقط می‌تواند گمان و حدس باشد. چون حتی اطلاعات کلی هم در دست نیست که بشود براساس آنها ارزیابی کرد. البته یک نکته‌ای اعلام شده و آن اینکه اختلاف‌نظر اصلی، مساله پادمان است. ایران اعلام کرده موضوع پادمان حتما باید حل شود و به نظر من حرف و سیاست درستی است. البته اگر هم طرفین روی این موضوع توافق نکنند، این موضوع، موضوع برجام نیست. حداکثر این است که این موضوع باید بین ایران و آژانس حل شود و به گروه ۱+۵ ارتباطی ندارد.

یعنی این احتمال وجود دارد که طرفین در این مذاکرات به یک توافق اولیه‌ای برسند ولی بازگشت به برجام موکول شود به زمانی که موضوع پادمان حل شده باشد؟

ممکن است توافق بشود، اما ایران می‌تواند بگوید که این موضوع خارج از برجام است و ما و آژانس می‌نشینیم و با هم حلش می‌کنیم. نمی‌توان برجام را منوط کرد به پادمان. ایران این را به این نحو می‌تواند بپذیرد اما بیشتر از این جا ندارد که ایران امتیازی بدهد.

دو مساله رسانه‌ای شده است. اینکه ایران در خصوص دو موضوع تضمین و خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی انعطاف‌هایی نشان داده است. این سیاست می‌تواند نشانه‌ای برای توافق باشد؟

من در مصاحبه‌های دیگر هم گفته‌ام. به اعتقاد من دولت بایدن می‌تواند تا زمانی که خودش بر سر کار هست، تضمین بدهد. ولی هر کسی که ساختار آمریکا را بشناسد می‌داند این تضمین، تضمین کلی و کلان نیست و فقط یک تضمین لفظی است. چون دولت جمهوریخواه اگر سر کار بیاید کلا مخالف برجام است. اینکه آیا از برجام خارج می‌شود یا در برجام می‌ماند، مشخص نیست. ولی دولت بایدن می‌تواند در دوران خودش یا کمی فراتر از خودش به شرط اینکه دموکرات‌ها بر سر کار باشند، تضمین بدهد.

 

 

یعنی ممکن است ایران تضمین ارائه شده از سوی بایدن در دولت خودش را پذیرفته باشد؟

به نظر من پذیرفتن از این کمتر، دیگر صلاح نیست. اگر بپذیریم که این متن به دست آمده صرفا درباره چگونگی بازگشت است که به نظر من وقتی به موضوع نگاه می‌کنم و نه به عنوان یک مسئول ایرانی، همینطور است، پذیرفتن این تضمین صلاح است. اگر غیر از این باشد به احتمال قریب به یقین، مذاکرات به شکست می‌انجامد. چون هیچ‌یک از دو طرف ایران و آمریکا دیگر حاضر نخواهند شد امتیازات بیشتری بدهند. به ویژه اینکه موضوع مذاکرات در هر دو کشور به یک مساله داخلی تبدیل شده و بنابراین طرفین دیگر حاضر به امتیازدهی بیشتر نخواهند بود. در آمریکا به خاطر رقابت شدید بین دموکرات‌ها و جمهوریخواهان و در پیش بودن انتخابات نوامبر، دولت بایدن نمی‌‌تواند امتیازات بیشتری بدهد. چون ارائه هر امتیاز بیشتری به ایران ممکن است جایگاه دموکرات‌ها را به خطر بیندازد و حزب دموکرات هم به بایدن اجازه دادن امتیازات بیشتر را نخواهد داد. ایران هم نمی‌تواند امتیاز جدیدی بدهد. بنابراین این متن جدید باید نحوه چگونگی بازگشت به احیای برجام باشد. با همان محتوای برجام سال ۲۰۱۵.

نکته خیلی مهم دیگر این است که خروج آمریکا و سیاست فشار حداکثری قطعا شکست خورده. چرا؟چون  اگر دغدغه اصلی آمریکا مساله سلاح هسته‌ای بوده، ما اعلام کرده‌ایم قصد ساخت سلاح نداریم. اما در عین حال باید نوع نگاه آنها را بدانیم. آنها می‌گویند به ایران اعتماد ندارند. باید درحال حاضر وضعیت خودمان را هم ببینیم. آنها الان اعلام کرده‌اند که ایران به نقطه گریز هسته‌ای نزدیک شده. یعنی دانش ایران در زمینه هسته‌ای و غنی‌سازی ۶۰ درصد به مراتب از نظر هسته‌ای قوی‌تر از زمانی است که آمریکا برجام را ترک کرد. بنابراین اگر آمریکا به دنبال این بوده که ما به این نقطه نرسیم، مسلما شکست خورده است و ایران در زمینه هسته‌ای این امتیاز را به‌دست آورده. اما در مقابل این امتیازی که به دست آورده، به خاطر خروج آمریکا  و بازگشت تحریم‌ها، از منافع برجام محروم شده و از نظر اقتصادی به مشکل برخورده است. یعنی ما تحریم‌ها را پذیرفتیم اما قدرت هسته‌ای را افزایش دادیم. اگر قرار باشد دنیا کسی را شماتت کند قاعدتا آمریکا باید شماتت شود. این آمریکا بوده که سیاست باخت – باخت را انتخاب کرد و ما هم چاره‌ای جز پاسخ دادن نداشتیم.

گفتید که برجام به مساله داخلی دو کشور تبدیل شده است. به اعتقاد شما چهره‌های دولت آقای رئیسی که تا قبل از قدرت یافتن مخالف برجام بودند، در چه شرایطی حاضر خواهند شد انعطاف‌هایی در مذاکرات برجام صورت دهند؟

کسی که خارج از دولت است ممکن است یک نظری داشته باشد، اما وقتی وارد دولت می‌شود و با واقعیات اقتصادی روبه‌رو می‌شود نظرش خیلی تفاوت پیدا می‌کند. به اعتقاد من این تغییر موضع در آمریکا دشوارتر است، چون آنجا بیشتر چندصدایی است. اما در ایران اگر ساختار حاکمیت تصمیم بگیرد، می‌تواند موضوع را مدیریت کند. چون اگر مذاکرات به نتیجه نرسد به نظر می‌رسد که سیاست دو کشور به همین نحو ادامه خواهد یافت. البته اگر اتحادیه اروپا آمده این متن را ارائه کرده، باید گفت وظیفه سایر اعضای ۱+۵ است که آمریکا را متقاعد کنند تا برگردد به نقطه‌ای که از برجام خارج شد. این انتظار درستی است و به نظر می‌رسد که اگر به این نقطه برسیم، دو طرف آن به اهداف اولیه‌ای که از امضای برجام داشتند خواهند رسید. اروپایی‌ها خیلی تمایل دارند این موضوع را حل کنند، بنابراین باید آمریکا را مجاب کنند و از ایران بخواهند چیزی فراتر از آن نخواهد. اگر موضع کشورهای همسایه را هم ببینیم، می‌فهمیم که آنها چنین احتمالی را در سیاست‌شان لحاظ کرده‌اند. اگر کشورهای غربی بخواهند از طریق بحث هسته‌ای دنبال تغییر سیاست‌های منطقه‌ای باشند باز هم نمی‌توان انتظار داشت که برجام احیا شود. این دو موضوع جدا هستند و ما خودمان باید با کشورهای منطقه این موضوع را حل کنیم.  اما اگر مذاکرات شکست بخورد شاهد افزایش تحریم‌ها خواهیم بود و ایران هم جواب خواهد داد و برجام به یک موضوع لاینحل جهانی تبدیل خواهد شد. ایران هم پیشرفت‌های هسته‌ای را تسریع خواهد کرد. بنابراین کار به مشکل می‌خورد.