تحلیل دیاکو حسینی از پایان برجام در گفتگو با مستقل:
روسیه برای ایران منافعش را به خطر نمیاندازد
دیاکو حسینی: روسیه و آمریکا روابط گستردهتری از ایران دارند از امنیت انرژی تا مسائل کنترلی دیگر. بنابراین مسائل بین روسیه و آمریکا خیلی مفصلتر از ایران است و روسها حاضر نیستند این منافع را به خطر بیندازند
امیرحسین جعفری
ایران میان دوراهی همیشگی شرق و غرب دوباره گرفتار شده است. از یک سو نشست آستانه گویای ایجاد ارتباط عمیق و بلندمدت با شرق است، از سوی دیگر پیامهای جدید اروپاییها مبنی بر انجام مذاکرات چراغ سبز جدیدی را به ایران نشان میدهد. رفتن به هر سو برای ایران فواید و مضراتی در حوزه سیاست خارجی دارد اما بنظر نمیرسد ایران در شرایط فعلی تمام و کمال خود را به یک طرف منصوب کند و از امتیازات طرف مقابل محروم شود.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با دیاکو حسینی، کارشناس روابط بین الملل که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
با سفر پوتین و نشست آستانه تا چه حد میتوان بر این ادعا تکیه کرد که در روندهای پیش رو ایران تماما به سمت شرق رفته است؟
فکر نمیکنم نشست آستانه ملاکی برای ارزیابی این مسئله باشد این نشستها از قبل هم وجود داشتند و این نشان ارتباط مستقیم و توجه دولت به روسیه ندارد. جمهوری اسلامی ایران علاقهمند است با روسیه و چین کار کند که یکی از دلایل آن ناامیدی از ارتباط با آمریکا و خروج آن از برجام و در عین حال همراهی بیشتر چین و روسیه با ایران در شرایط تحریم است و این اشتیاق در کلیت نظام وجود دارد. فرمتهای نشست آستانه مثل سازمان همکاری شانگهای و ... نیز اشتیاق در راستای ارتباط به شرق را نشان میدهد. البته روسیه و چین نیز علاقهمند هستند با کشورهای منطقه همراه باشند و در این وضعیت بیاعتمادی ایران به غرب باعث شده گرایش به شرق بیشتر شود. من اساسا فکر میکنم ایران این ایده را دارد که به یک رابطه متوازن با کشورهای مختلف برسد و حتی دولت رئیسی نیز از سیاست متوازن میان غرب و شرق استقبال میکند. این حرف که گرایش به شرق یعنی فراموشی غرب یک قضاوت عجولانه است.
در این بین دوباره نشانههایی از طرف غربی برای ادامه مذاکرات برجام دیده میشود و باقری کنی و امیرعبداللهیان نیز در اینباره صحبتهایی داشتهاند که نشان از تمایل آنها برای ادامه برجام است؛ بنظر شما مذاکرات به زودی از سر گرفته خواهد گرفته شد؟
فکر میکنم هم ایران هم طرف غربی این علاقهمندی را دارند که مذاکره کنند اما اختلاف نظر عمیقی که وجود دارد و در دولت روحانی هم این اختلاف وجود داشت به تضمینهای ایران از آمریکا برای عدم خروج از توافق بازمیگردد
اما برای آمریکاییها این تضمین ممکن نیست. از طرف دیگر خواستههای آمریکا برای اینکه برجام را به یک توافق طولانیتر تبدیل کند مورد قبول ایران قرار نگرفته است. به رقم اشتیاقی که ایران و آمریکا برای سرانجام رساندن گفتگو دارند بنظر نمیرسد در کوتاه مدت اتفاقی در این زمینه بیفتد.
آیا میتوان گفت ایران در رابطه با اتحاد با شرق هنوز دچار تردید است و غرب برایش اهمیت بیشتری دارد؟
خیر من فکر نمیکنم اینطور باشد. ایران کاملا ناامید است که بتواند از غرب یک شریک پایدار بسازد و این نگاه وجود دارد که غرب توان نقشآفرینی سابق را ندارد. این اتفاق همزمان با نقش پررنگتر روسیه است و در نتیجه ایران تلاش میکند روابط بلندمدت خود را با چین و روسیه تنظیم کند. البته این اتفاق به معنای حذف کامل غرب نیست اما احساس نیاز و توجهی که در سالهای قبل به اروپا برای اداره روابط خارجی داشتیم، دیگر امروز این احساس نیاز به حداقل رسیده است. اما در هر حال این عقلانیت در ایران وجود دارد که غرب بطور کامل کنار زده نشود و بهرهمندی از روابط با شرق وابسته به کاهش تنش با غرب در حوزههای اقتصادی و امنیتی است.
برجام به عنوان یک دستاورد سیاست خارجی تا چه حد برای امریکاییها اهمیت دارد؟ آیا امضای برجام میتواند تضمین کننده پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا باشد؟
وقتی در مورد آمریکا حرف میزنیم باید مشخص کنیم از کدام آمریکا حرف میزنیم. با وجود شکاف عمیقی که در جامعه سیاسی آمریکا ایجاد شده است یک نگاه مشترک و منسجم در مورد موضوعات مختلف از جمله ایران وجود ندارد و در این مورد اختلاف نظر جدی وجود دارد. البته با وجود این مسئله تمام آمریکاییها اعتقاد دارند ایران یک چالش برای منافع آمریکاست، اما برخورد با این چالش به اختلافات حزبی برخورده است. یعنی دموکراتها ترجیح میدهند از طرق مذاکرات مشکلات خود را حل کنند اما جمهوریخواهان از طرق نظامی میخواهند مشکل را حل کنند. جمهوریخواهان چندان به توافق قائل نیستند. این تفاوت نگاه در آمریکا جدیست و بعد از اوباما چنین شکافی را در آمریکا نداشتهایم. در دولت بایدن اما برجام مهم است و میتوان از طریق آن مشکلات بسیاری را حل کرد. اما مشکل چین و روسیه نیز جزء مسائل جدی و جدید آمریکاست. آمریکا در راستای برجام با مشکلات سیاسی مواجه است یعنی قراردادی که بایدن نتواند از آن حمایت کند چندان نتیجهای نخواهد داشت.
آنها برجام را میخواهند اما نه به هر قیمت و نه به بهای اینکه سیاستهای حزبی کاخ سفید آسیب ببیند. در عین حال باید توجه کنیم که گاهی در ایران تصور میشود آمریکا به برجام محتاج است و بدون برجام امکان پیشبرد دیپلماسی خود در منطقه را ندارد. اما این تصور اشتباه است، آمریکا گزینههای دیگر دارد اما پرهزینه هستند و ممکن است نتیجه عکس بدهند. مثل تشدید تحریمها، برخورد نظامی محدود، ارسال پرونده ایران به شورای امنیت و ... آمریکا ناچار نیست به هر تصمیم ما تن دهد.
بحران انرژی اروپا نیز نزدیک است و عدهای بر این باورند که برای اروپا زمستان سختی در راه است؛ آیا اروپا به جهت نیاز به افزایش تولید نفت ایران و واردات آن ممکن است گشایشی در مذاکرات صورت دهد؟
اروپا توانایی انجام این کار را ندارد. البته مسلم است که به انرژی ایران نیاز دارند اما چالش اصلی آنها روسیه و وابستگی به انرژی آن است. اروپا ترجیح میدهد منابع وارداتی بیشتری داشته باشد. اما باید توجه کنیم که در نیاز اروپا به نفت ایران نباید بزرگنمایی کنیم. اروپا اگر چنین نیاز شدیدی را میداشت امکان تاثیرگذاری بنیادی ندارد. ما نباید بیش از حد روی فاکتور جنگ روسیه و اوکراین بر مذاکرات برجام حساب کنیم. منافع آمریکا و اروپا در این زمینه مشترک است و باید همه با هم به توافق برسند.
در زمستان نیز بعید است تغییرات زیادی در این روابط ایجاد شود مگر اینکه انتخابات آمریکا یک سری از روابط را تغییر دهد و به واسطه این اتفاق ممکن است گشایشهایی ایجاد شود. البته ما نمیدانیم بنبست مذاکرات در چه حد است. اگر دو طرف توافق کنند که مذاکرات به پایان انتخابات کنگره کشانده شود شاید گشایشی ایجاد شود.
در صورت گرایش مجدد ایران به غرب و امضای برجام، روسیه چه برخوردی با ایران خواهد داشت؟
روسها منافع روشنی در مقابل ایران دارند از یک طرف نمیخواهند تنش ایران و آمریکا منجر به جنگ شود چون در این تنش روسها ناگزیر به انتخاب هستند.
روسیه و آمریکا روابط گستردهتری از ایران دارند از امنیت انرژی تا مسائل کنترلی دیگر. بنابراین مسائل بین روسیه و آمریکا خیلی مفصلتر از ایران است و روسها حاضر نیستند این منافع را به خطر بیندازند. خط قرمز بعدی این است که ایران بمب اتم نسازد و این موضوع برای روسیه همانقدر مهم است که برای آمریکا مهم است. خط قرمز بعدی برای روسیه این است که آمریکا و ایران حتی بعد از برجام رابطه عادی نداشته باشند. اگر برجام احیا شد روسها شانس این را پیدا خواهند کرد که از طرق ایران فشار تحریمهای خود را کاهش دهند بنابراین من فکر نمیکنم روسها مشکلی با احیای برجام داشته باشند اما در صورت شکست برجام و خطر جنگ، روسیه بیشتر نگران میشود.